فرماندار سراب خواستار تخصیص کامل بودجه برای مسیر سراب به نیر شد / جاده سلامت نیازمند توجه دولت برای توسعه ظرفیت گردشگری شهرستان هست
- شناسه خبر: 53709
- تاریخ و زمان ارسال: 4 اردیبهشت 1397 ساعت 16:50
- بازدید : 296 views
- نویسنده: modir
به گزارش صدای سراب, علی بدر شکوهی ، فرماندار سراب در جلسه شورای اداری شهرستان سراب که با حضور مجید انصاری، معاون رییس جمهور و رییس سازمان اداری و استخدامی کشور برگزار شد با ارائه گزارشی از توانمندی ها و ظرفیت های شهرستان سراب اظهار داشت: سراب به واسطه قرار گرفتن در موقعیت خاص و در بین دو رشته کوه بزقوش و سبلان دارای آبهای گرم با خواص درمانی و مناطق بکر گردشگری است که نیازمند توجه دولت برای سرمایه گذاری و بهره برداری است.
وی افزود: امروز سراب پذیرای مسافران از اقصی نقاط کشور هست ولی متاسفانه به علت نبود برخی زیرساخت ها امکان پذیرایی از میهمانان میسر نیست.
بدرشکوهی وهی ادامه داد: به طور میانگین سالانه بالغ بر ۱۵ میلیون نفر از مسیر سراب که به عنوان کلیدر استان های شمالی است گذر میکنند که این ظرفیت عظیم می تواند موجب شکوفایی منطقه شود.
وی با بیان اینکه سراب با دارا بودن بالغ بر یک میلیون راس دام و زمین های کشاورزی حصل خیز از تولیدکنندگان برتر لبنیات, گوشت و محصولات کشاورزی در کشور هست خواستار توجه به دامداری و کشاورزی منطقه شد.
عالی ترین مقام اجرایی شهرستان سراب با اشاره به محدودیت منابع مالی در دولت تدبیر و امید خاطرنشان کرد: علی رغم وجود تمام محدودیت ها و در سایه تلاش های مدیران شهرستانی بیمارستان ۲۲۵ تختخوابی سلام به بهره برداری رسیده و کلینیک تخصصی نیز در کنار آن در این دولت احداث شده که جای تقدیر دارد.
بدرشکوهی با بیان اینکه بیش از ۶۰ درصد مردم شهرستان در روستاها زندگی میکنند توجه به راه های روستایی را از ملزومات اساسی در شهرستان سراب خاطر نشان کرده و افزود: موضوع راه از اساسی ترین مشکلات روستاییان منطقه است.
وی با تاکید دوباره بر عبور بیش از ۱۵ میلیون مسافر از مسیر سراب، خواستار تخصیص کامل بودجه برای مسیر سراب شد و بودجه لازم برای احداث این مسیر را ۲۲ میلیارد تومان عنوان کرد.
فرماندار سراب وجود آبهای مناطق گردشگری در سراب را از مزیت ها و پتانسیل های گردشگری سراب عنوان و ابراز داشت: احداث جاده سلامت که به تصویب سند تدبیر و توسعه شهرستان رسیده دارای مشکلات زیادی است و دغدغه مسئولین نیز می باشد که امید است دولت با توجه ویژه به این منطقه گام مهمی در توسعه ظرفیت گردشگری سراب ایفا کند و با توجه ویژه رئیس جمهور در اعتبارات در نظر گرفته برای استان این پروزه نیز مد نظر قرار گیرد.
رییس شورای اداری شهرستان سراب در پایان با اشاره به ظرفیت نفلین سینیت سراب گفت: بیش از ۳ میلیاردتن نفلین با خلوص بیش از ۲۰ درصد را سراب در خود جای داده که تکمیل این پروژه به اشتغال مستقیم ۲۰۰۰ نفر و غیرمستقیم بیش از ده هزار نفر منجر خواهد شد.
وی در پایان خواستار تعیین تکلیف و اجرایی شدن پروژه نفلین سینیت سراب که از آن به عنوان نفت آذربایجان یاد می شود شد.
انتهای پیام/ح
۱ فصل اول افسانه اوغلان اوچان
……………
فردا که
رَصَد کنند
یک ستاره
در آسمان نخواهند یافت
امشب همه را
برای تو می چینم!.
آن شب تصمیم گرفتم تا صبح بیدار بمانم و دو جلد دفتر خاطراتی که بوسیله پست برایم ارسال شده بود را بخوانم. ساعت ۹ شب شروع کردم به خواندن اولین دفتر، نوشته بود:« نرگس کاسه آب را گذاشت روی پله، با یک دست آستینم را گرفت. در حالیکه با پشت دست اشک هایش را پاک می کرد گفت: «داداش، تو را به این وقت عزیز قسم، بیا از خیر این سفر بگذر، دلم گواهی میده به صلاحت نیست.»
کمی مکث کرد. قصد داشت اثر حرف هایش را در من ببیند، ادامه داد:« دلخوشی سفر به این شهر و اون شهر نیست. آدم باید دلش خوش باشه، و گرنه اگر شهری را چراغانی کنند که یک نفر را شاد کنند، نمی تونن دل افسردۀ اونو شاد کنند! اما اگر دلی شیدا شد، می تونه با شمعی، شهری رو شهر آشوب بشه!.»
جمشید ناظر گفتگوی ما بود رویش را برگرداند و چند قدم دور شد تا نرگس آنچه در دل دارد بی پرده بیرون بریزد شاید بتواند مرا از رفتن منصرف کند. گفتم نرگس، مگه تو خودت مرا با آن حال و روز بد به بیمارستان نرسوندی و بستریم نکردی؟ آنهم با آن ماجراهای عجیب و غریبی که تعریف کردی. منکه حال خودم را نمی فهمیدم، اصلا”متوجه نشدم چی به چی هست تو خودت…حرفم را قطع کرد گفت:« هرکسی در اثر یک بیماری اضطراری، ممکنه راهی بیمارستان بشه، قرار نیست برای هر بیماری، مردم خونه و زندگی شون را وِل کنند آوارۀ دیارغربت بشن.»
اشک جلوی چشمانش را می گرفت و او با پشت دستش تند تند آنرا پاک می کرد. به عنوان اتمام حجت گفتم، خونه رو که اجاره دادم، بلیط اتوبوس را هم گرفتم، آقایوسف هم مقدمات کارم را در روستاشون فراهم کرده، بنابراین همه چیز برای رفتنم تدارک دیده شده، حالا دیگه باید برم. در ضمن، قصد ندارم تا ابد اونجا موندگار بشم. هر چند وقت یکبارمیام بهتون سر میزنم. اگر صبور باشی و بیتابی نکنی، ماه به ماه نبودنم براتون عادت میشه…!.
مانند کسی که دلش شکسته باشد و نتواند نفرین کند آه کشید و گفت: « گاهی فرصت ها می سوزن و از بین میرن. بعد از سوختن اونها، مشتی خاکستر به عنوان افسوس کف دستت می مونه که نمی دونی چیکارش کنی. حالا که نمی تونی بمونی برو، خدا نگهدارت.»
بغض اش دوباره مانند رعد و برقی که چند لحظه پشت ابر پنهان شده باشد، شروع کرد به غریدن. هِق هِق گریه اش همراه کاسه آبی که پشت سرم پاشید، در فضای خالی کوچه پیچید. جمشید بخاطر غرور مردانه اش، نخواست اشک هایش را ببینم. بدون آنکه به صورتش نگاه کنم، او را در آغوش گرفتم بوسیدم و سوار تاکسی که بیرون در منتظرم بود شدم…».
با احترام،
این اثر را تقدیم می کنم به مردم شریف سراب و روستایِ با صفای ( میرکوه حاجی ) که باز نویسی افسانه عاشقانه:« اوغلان اوچان و کوه قَره قوش» در فضای این روستا و مردم خونگرم و مهمان نوازش، به پایانی در خور شأن انجامید.
چون از طریق (ارتباط با ما) نشد مطلب را ارسال کنم از این طرق اقدام کردم به دست فرد مربوطه لطفا برسانید.
بنام خدا
با سلام خدمت شما
بنده اهل قلم هستم و آخرین اثری که همین هفته پیش از من چاپ شد رمانی است با عنوان: ( اوغلام اوچان).
این رمان باز نویسی افسانه اوغلان اوچان در باره کوه قره قوش از توابع شهرستان سراب روستای:( میر کوه حاجی) می باشد با داستانی عاشقانه با هدف شناساندن منطقه دیدنی سراب و روستای میر کوه حاجی و منطقه زیبای بند آن منطقه است بخاطر ارادتی که به دوستان خانوادگی ام آقایان یوسف و سیف الله افتخاری دارم و چند باری که مهمان خانواده خواهر گرامی شان در این روستا بودم و علاقه قلبی که به این روستا پیدا کردم.
قرار بود این رمان را با مساعدت آقای یوسف افتخاری در یکی از انتشارات سراب چاپ کنیم اما نشد از طریق انتشارات ستاره جاوید که مدیر مسئول آن آقای ابراهیمی هستند چاپ شد. ۰۹۱۲۶۳۵۹۳۹۵
هدفم از نگارش این مطالب از شما این است با توجه به امکانات و روابطی که با مسئولین محترم شهرستان سراب دارید کتاب را معرفی کنید به ایشان تا تعدادی را خریداری و و در اختیارنهاده و حتی شوراهای روستا قرار بدهند تا مطالعه شود. شدیداً به این نکته تاکید می کنم این رمان متفاوت با آن چیزی ست که تصور می کنید. رمان بقدری جذاب و پر اثه و عاشقانه است که محال است کسی به یکبار خواندن آن اکتفا کند.
لازم به ذکر است هیچ بار مادی برای من ندارد اگر سودی عاید شود سهم ناشر است فقط بار معنوی آن شامل حال من است که اثرث که سه سال برای نوشتن اش زمان صرف کرده ام دیده و خوانده شود و منطقه میر کوه حاجی شناسانده شود. شماره تماس من ۰۹۱۲۵۱۳۵۹۷۱
بخشهایی از کتاب را در همین قسمت خواهم آورد تا با مطالب آن آشنایی داشته باشید با این هدف که در تصمیم گیری تان مؤثر واقع شود. انشاالله